جک کده!

سلام دوستان عزیز:
با مزه ترین جک های سال ۲۰۰۴ رو شنیدین؟
خوب اگه نشنیدین عیلی نداره، من براتون میگم:

    ۱. سن قانونی شرکت در انتخابات در ایران ۱۵ سال است.                             
   ۲. نمایندگان سابق مجلس شهر مشهد، همگی به اتفاق رد صلاحیت شدند.   

...در شرایطی که دنیا و تمام کشورهای پیشرقته در مراحل مختلف تغییراتی در مصوبات سنین قانونی خود می دهند، کشور ما هم از این قاعده مستثنی نبوده است. 

در حالی که در کشور انگلستان سن گرفتن گواهی نامه که امری ساده و عادی است از ۱۸ سال به ۲۰ سال افزایش می یابد، دولتمردان ما نیز با یک عمل غرورآفرین سن شرکت در انتخابات را به ۱۵ تقلیل می دهند تا حماسه ای دیگر در انتخابات هفتم رخ دهد. (یعنی یه وقت گندش درنیاد) 
واقعا جالب است کسی که هنوز قیم دارد، کسی که مسئول قانونی اعمالش نیست، کسی که اگر مرتکب قتل نفس شود نیاید اعدام شود، می تواند در شکل گیری حکومت کشور تاثیر گذار باشد (یعنی خراب کاری کند)
چه طور است که یک فرد ۱۵ ساله (بابا گفتم فرد ۱۵ ساله نه بچه ۱۵ ساله، آخه انتخابات که بچه بازی نیست!)  نمی تواند حتی یک خانه، یا یک ماشین و یا حتی یک فرغون را به نام خودش سند بزند، اما می تواند مملکت را به نام خود (یا به نام دیگران) کند!!! (ای خدا...)

      واقعا دوستان متاسفم که باید بگویم دنیا در حال پوز خند زدن به مهد تمدن است.
(فکر کردین چرا بخش خبرهای خارجی در اخبار صدا و سیما این روزها اینقدر کوتاه شده است!!!)

از من و شما کاری بر نخواهد آمد جز اینکه به اتفاق این انتصابات را تحریم کنیم!!!
                            (حداقل برای حفظ آبروی ایــــــــــــــــــــــــران عزیــــــــــــــــز)
 
                                                        متشــــــــــــــــــکرم


   نتایج اولین دوره مسابقات بین المللی پیش بینی نتیجه فوتبال: (البته فقط بین اعضای ۴۰ جراغ برگزار شد و برای پیشبینی نتیجه بازی ایران - قطر!)

نام

پیشبینی

حنا

۱-۰ ایران

نل

مسافرت تشریف دارن

جودی

۲-۱ ایران

رابین

۲-۲

مارکو

۳-۱ ایران


     دیگه قضاوت با خودتون !


  اگه باز نگین شعار میده یا شکسته نفسی میکنه باید بگم (همیشه هم گفتم) فوتبال رو نمیشه پیشبینی کرد. 
مارکو پولو

شروع دوباره ی من

سلام
سلام به تمام ... ها که همشون با هم فرق دارن، و سلام به ... ها که همشون مثل همند.

  ـــ خووووووب بعد از مدتی بلاک اسکای هم درست شد و من و گروه (۴۰ چراغ ) دوباره شروع می کنیم.فقط امید وارم که یادمون (یادم) نره که این وبلاگ رو چه طور،  و چرا متولد کردیم.
امید وارم که اون کارهایی رو که دوست داشتم انجام بدم، اگر بتونم ... رو از یاد نبرده باشم.

  ـــ این اولین یادداشت من بعد از درست شدن بلاک اسکای لست و از همه شما و گروه از این بابت معذرت خواهی میکنم ( اگر چه که من معمولا عادت ندارم از کسی عذر خواهی ، و کاری که منجر به عذر خواهی بشه  بکنم.) آخه این مدت درگیر پروژه پایان ترم و یه سری مسائل و مشکلات ( اگه بشه بهش گفت مشکل)  یه بعضی هاش هنوز هم ادامه داره بودم.( ایییییی خداااااااااااا منو  از دست این ... نجات بده )

 
« ولنتاین»
 همه ولنتاین رو تبریک گفتن ، منم میگم:
امید وارم که روز بزرگ ولنتاین رو به خوبی و خوشی و تفاهم ( که همه میگن فقط همین مهمه. ولی فقط میگن شما باور نکن..!)گذرونده باشید و حرف های قشنگ قشنگ گفته و شنیده باشید و کادو های خوشگل و ناز و خوش بو داده و گرفته باشید.

  ـــ و دیگه اینکه جونم براتون بگه که یکی دیگه از دلایل تاخیر من این بود که این مدت دو سری داستان دارم مینویسم یکیش طنزه  دانشگاهیه و برای مجله چلچراغه و یکی دیگش یه داستانه که اگه ارزش داشت براتون می نویسم . فعلا همین قدر بدونید که راجب یه تک تیرانداز که هنوز اسم نداره و یه جورایی نقش اول داستان رو دادم بهش. آخه من تک تیر انداز ها رو خیلی دوست دارم.(ای بابا کی گفت داستان جنگیه . اصلا هم جنگی و اکشن نیست‌)


مطلب زیر روهم تقدیم می کنم به تمام عاشقان دل شکسته :

به دریا ها و رود خونه ها  که نگاه میکنم تو رو می بینم
به آسمون و ابر ها که نگاه می کنم تو رو  می بینم
به ماه و ستاره ها  که نگاه میکنم تو رو می بینم
به خورشید  که نگاه می کنم تو رو می بینم
............  اهههههههههه برو کنار ببینم


  آرزو میکنم که روزگار و یار و دیار به کامتون باشه ( چه توقع ها که من ندارم!!! آخه آرزو بر جوانان عیب نیست، گر چه که ما جونمون رو از دست دادیم ولی خوب آرزو هامون رو که لز دست ندادیم!!!)
تا یادداشت بعدی خدافظ.

{{الان که آمدم این یادداشت رو بذارم ساعت ۲ است و من نیم ساعته که پروژه C یکی  رو برای فردا تموم کردم. ولی چه فایده که...!!!}}
-::- رابین هود -::-

همین که گفتم، چک و چونه هم نزنید!

سلام به همه بر و بچه های باحال که فرق همه چی رو با همه چی میدونم، اگر هم نمی دونید اصلا ناراحت نشید چون کسایی که میدونن حتما بهتون میگن!

اصلا حال یادداشت گذاشتن ندارم ولی یه چیز رو باید با خشونت کامل بگم:

[با داد و فریاد....]
 هیچ کس از بر و بچه های ۴۰ چراغی و غیر ۴۰ چراغی حق ندارن تو انتخابات شرکت کنن!  تو رو خدا شرکت نکنین خوب...



گیرم که در باورتان به خاک نشسته اید
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است،
با ریشه چه می کنید؟

گیرم که بر سر این بام نشسته پرنده ای،
پرواز را علامت ممنوع میزنید،
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید؟

گیرم که میزنید،
گیرم که می برید،
گیرم که می کشید،
با رویش ناگزیر جوانی چه می کنید؟


 مارکو پولو همیشه سبز باشید بدون زردخواه دیگران بودن...