سلام به همه دوستان و خوانندگان خوب
[ساعت ۸:۳۵ صبح - من و رابین باید بریم پارک - از ساعت ۸:۵ تا چند دقیقه پیش مینوشتم ام publish نشد و همش پاک شد]
وقتی اینقدر دندون شکن کامنت میذارین منم مجبورم پشت سر هم یادداشت بذارم.
با عرض سلام خدمت دوست خوبم جودی
میدونی اختلاف نظر انسانها یکی از عواملیه که در طول تاریخ باعث پیشرفت علم، فلسفه و... شده، پس خوشحال میشم اگه از انتقاد های من ناراحت نشی.
عشق...من هیچ کس رو به قلبم دعوت نمی کنم، به راحتی هم کسی رو تو قلبم راه نمیدم، اما اگه راه بدم هیچ وقت بیرونش نمی کنم و کس دیگری رو هم دیگه راه نمیدم. خوب تا اینجاش دسته منه... حالا اگه اون خواست از قلب من بره بیرون چی؟؟؟!
من به هر کسی که تو قلبم باشه اجازه میدم هر وقت دلش می خواد بره بیرون، چه عاشقش باشم و چه نباشم. پس...
راستی تا حالا چیزی درباره مجنون، مدینه فاضله، اسکندر رویین تن، الدورادو، سیمرغ، شرلوک هلمز و... شنیدی؟ اینا همه ایده آل های اندیشه بشری هستند. به نظرت عجیب نیست که هیچ کس تا حالا هیچکدوم از اینا رو ندیده؟!!!
خوب دلیلش ساده است: در این دنیا ایده آل وجود نداره (اگه داشت که میشد بهشت نه دنیا)
خیلی خیلی خیلی متاسفم که باید بگم نگاهت به عشق خیلی ایده آلانه است، نمی گم همچین عشقی وجود نداره ولی به نظر من بین دو نفر که تازه با هم آشنا میشن یا مدت کمیه که همدیگرو میشناسن همچین عشقی وجود نداره، این عشق فقط میتونه بین دو نفر که مدت هاست با هم هستن و عاشق همدیگه هستن به تدریج به وجود میاد (بوجود اومدن همه با ارزش ها طولانیه)
در ضمن کسی که با کمترین شناختی و در یک نگاه به همچین حسی نسبت به طرف مقابلش میرسه به نظر من با تمام زیباییش بیشتر شبیه جنونه و به همون اندازه زودگذر. چون اگه به عشقش نرسه حریص تر میشه اما اگه برسه نمیدونم... (واسه همینه که تو اینجور عشق ها وصال زیاد جالب نیست)
پس بهتره به جای خیالات ایده آل ها به فکر پیدا کردن نزدیک ترین به ایده آل بگردیم. البته عشق هم باید بوجود بیاد چون بدون عشق این کار شبیه خرید کردن میشه.
حرف از تجربه هم که میشه معمولا راستگو ها دروغ رو تجربه میکنن
موفق و پیروز باشی
اینم به مناسبت ولنتاین تقدیم به تمام عاشق ها:
ولنتاین شما ۴۰ چراغی ها هم مبارک
سلام.
ببین داداش من، قلب که کاروانسرا نیست که همین تور هی مردم بیان و برن ( البته برای من ) هرکی دلش خواست، هر وقت که دلش خواست ،بیاد و هر وقت که دلش خواست، بره .
این خودمون(خودم) هستیم که تعیین می کنیم که چه کسی بیاد ، چه وقت بیاد و چه وقت بره.البته قلب من فقط یه ورودی داره... از خروجی خبری نیست. چه بخواد چه نخواد.
آخه ظرفیتش خیلی محدوده و جای هر کسی نیست.
بهتره زیاد هم دنبال ایده آل ها ( و نزدیک به ایده آل ها) نگردی.
گشتم نبود... نگرد نیست...!!!(خیلی کمه).
بازم موفق باشی همیشههههههههههههههههههه.
فردا پس فردا یه قصه مینویسم براتون.
{{ ساعت: بازم خودت نگاه کن. }}
با اینکه گفته بودی با من حال نمی کنی ولی من با این نوشتت حال کردم.اگه به کسی اجازه خروج از قلبتو بدی مطمئن باش که عاشق نیستی.
تو بر عکس جودی خیلی بی احساسی.
ادم که نباید دنبال ایده ال ها باشه اگه ایده التو پیدا کنی بعد عاشقش بشی اون عشق نیست.عشق در یک نگاه به وجود می یاد خروجش یا موندنش به دست خودمونه.
سلام.
اول اینکه ازت گله دارم:چرا اینقدر ایه یاس میخونی که 40-cheraghحتی یکساله هم نمی شه؟؟؟؟؟؟
دوم:فکر می کنم در مورد عشق خیلی بحث کرده باشید.با رابین موافقم مگه دل ما چیه که ادما بیانو برن من به شخصه وقتی کسی وارد قلبم شد هرگز اجازه خروج و ورود دیگری را نمی دم هر چند که تا ابد طول بکشه هر چند بدونم طرفم احساسی به من نداره(شاید روزی مجبور به تظاهر بشم که اونو از قلبم بیرون کردم اما خدا خودش شاهد که همش دروغه) .شاید احمقانه باشه اما من این طوریم!!!!!
عشق در یک نگاه رو تجربه نکردم اطرافم هم کسی این طوری عاشق نشده بس نظری ندارم.
تا بعد....